رقص کولی

شبی مه آلود زیر نور ماه

رقص کولی

شبی مه آلود زیر نور ماه

خزان

لعنت به فصل محبوب من! وقتی تو را، که پاییزی ترینی، کنارم ندارم. 

 

لعنت به بادهای سردش، وقتی دستان ِ تو نیست که برای پیچیدن میان ِ موهایم با آن رقابت کند.  

 

لعنت به فرش ِ رنگینش، وقتی قدمهایت بر آن دنبالم نمی کند تا صدای خنده هایمان هارمونی ِ نت های سرخ و زردش را کامل کند.  

 

و لعنت به همین باران، که تمام ِ تابستان را به امید ِ باریدنش گذراندم. 

لعنت به قطره قطره اش که با اشک هایم می آمیزند تا نطفهء دلتنگی هایم بسته شود. 

 

باران که ببارد، تمامی خیابان های شهر نام تو را در گوشم زمزمه می کنند. 

باران که ببارد، تمامی کوچه ها و سنگفرش ها بهانهء تو را می گیرند، همهء اتوبوس های شهری، همهء حوض های پارک با تمام ِ فواره هایشان، همهء شمشادهای باران خورده، همهء چراغ ها...  

 

وقتی نباشی  

حتی ارباب ِفصل ها هم با آن همه رنگ، بی رنگ است.  

 

وقتی نباشی 

حتی لعنت به خزان، فصل محبوب من!

نظرات 18 + ارسال نظر
غزل خونه پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:52 ق.ظ http://ghazalkhoone.persianblog.ir/


کوچه وقتی که نباشی رگ خشکیده ی شهره
ماه تو گوش خونه گفته دیگه با پنجره قهره

غزل خونه پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:58 ق.ظ http://ghazalkhoone.persianblog.ir/

سلام عزیزم
لال مونی گرفت اول صبحی
و اینکه یاد این شعر حامد عسکری افتادم:

یک روز از این کویر برمی گردم
یک روز اگرچه دیر برمی گردم
ای ماه مرا ببخش اگر منتظری
دندان به جگر بگیر برمی گردم
.
.
.

سارا پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:10 ق.ظ http://donedona.blogsky.com

سلام عالی بود

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:45 ق.ظ

تبریکااااااااااااااااااااااااات فراوان محبوب جان...
..باآرزوی خوشبختی و شادکامی....

مامانگار پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:45 ق.ظ

من بودم...بی نام...

وانیا پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:47 ق.ظ http://BFHVANIYA.BLOGSKY.COM

سلام محبوبم
منم دچار یه بی رنگی و سقوط شدم
سقوط توی بی تفاوتی ها
سقوط توی بی رنگیها

شازده کوچولو پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://www.shazdehkocholo.blogsky.com

وای واقعام حبوب لعنت به این فصل با همه دلگیریا و دلتنگیا و زیباییهاش
قربونت برم من محبوب دوست داشتنی و عزیزم

مونا پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 12:43 ب.ظ

هیچ کس نمی تونه حس کنه که چی نوشتی!! جزء همون دوتایی که نوشتت مالشونه
اشکام بند نمی یاد..........

مرضیه پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:47 ب.ظ http://www.bglife.blogsky.com

یار موافق که کنارت نباشد انگار همه زیبایی های دنیا بی مصرف یک گوشه بیکار می افتند و دهن کجی می کنند به حال و روزت....

و الله که شهر بی تو مرا حبس میشود

آناهیتا پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:41 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

سلام
این پست یه حسی داشت که آدم می مونه چی بگه!
خیلی قشنگ نوشتین
لعنت به این همه دلتنگی و انتظار....

الهه پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:32 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

پاییز باشه....اون باشه....پاییز میشه پاییز
پاییز باشه...اون نباشه....پاییز،پاییزتر میشه...میشه خود دلتنگی.....
پاییز باشه...اون هم باشه...اما پیش تو نباشه...مال تو نباشه....پاییز میشه جهنم...میشه داغ....میشه رنج....
قربون دل ابری و بارونیت محبوب عزیزم....فصل محبوبِ محبوبِ ما اومده....کاش همون پاییزی باشه که تو دلت میخواد...اگر هم نیست،کاش اونجوری بشه....اینکه دیگه شدنیه...ها؟

مکث جمعه 6 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:33 ق.ظ http://maks2011.blogsky.com

به به ، به به ... عشقولانه تان رو بخورم من .
جیگرتوو که به مهشید زنگ زدی. مرسی عزیزم. اومده برای مکث کامنت نوشته ، نصف کامنت درباره تو هست خانم گل.

عادل قربانی جمعه 6 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:01 ق.ظ http://www.kajboland.blogfa.com

شرمنده من خیلی پاییز رو دوس دارم. البته می دونم بحث سر چیز دیگه ایه، دعوا سر لحاف ملا است. گاهی باید یار رو موافق کرد یه جورای خرش کرد. اگه شدنی نیست هم که بیخیال من هستم و این پاییز.
بهتره آرامشی رو که قرار بود یار به من بده، توی خودم جستجو کنم. یار فقط دری از صفات منو برای من باز می کنه. یه جوری خودم رو واسه خودم معرفی میکنه. همه آدم ها کاملن. دیگران فقط نقش متبلور کردن صفات آدمی رو بازی می کنن. در واقع همه چی توی خودمونه نه در یار و ....
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد وانچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد.
البته داشتم این مطالب رو واسه پست جدیدم می نوشتم که حالا تقدیمش می کنم به شما.

عاطفه شنبه 7 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:25 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

سلاااااااام
مث اینکه مخاطب خاص داشت.. خب الان برا چی مامانگار تبریک گفتن؟ برای چی عمه زری نوشته عشقولانه؟ آیکون دارم از فضولی میمیرم:دی
برا هر کی نوشت عاشق پاییزم نوشتم من که پاییز رو دوس ندارم.. ولی خب پاییز دوستان را دوست میدارم بسی..
http://s2.picofile.com/file/7169719993/315674_10150800272675722_853075721_20866509_973205899_n.jpg

مسی ته تغاری یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ق.ظ

سلام محبوب
من خیلی وقته گمت کردم
فکر میکردم دیگه نمینویسی خیلی خوبه که اینجایی
وقتی تنهایی حتی اگه بهشت هم باشی دیگه بهشت به چشمت نمیاد

سمیرا دوشنبه 9 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ب.ظ http://nahavand.persianblog.ir

سلام عزیزم...سلام عزیزم...سلام عزیزم...سلام عزیزم....قربان سلام عزیزمتان بروم من گلی خانم....من که مردم از حسودی...خوش به حالش با این عاشقانه ات...خوش به حالش با این همه مهری که نصیبش می شود...خوش به حالش که تو را دارد...

سهبا سه‌شنبه 17 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:25 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام محبوبه جانم ... مبارک است عزیز .

محبوبه یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:31 ب.ظ http://sayeban.blogfa.com

دنیای عجیبیه این نت! یه آم شک کردم که نکنه اینجا رو من مینویسم و نمیدونم ، مثل این فیلما که یکی دو شخصیتی میشه و کارایی که با اون یکی شخصیتش انجام میده یادش نمیاد! اما دیدم با اسم مشترک و فصل محبوبِ مشترک بیشتر باید همزاد باشیم نه دو شخصیتی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد