سلام گلی خانوم . تعریف کردن من که وسط اینهمه تعاریف اساتید فن , به چشم نخواهد آمد . اما قلبت را بلدم تعریف کنم که مهربانی اش بی انتهاست . شادی بی انتهایش را هم برایت خواهانم نازنین . تک تک ثانیه های زندگی ات سرشار عشق و شادمانی محبوبم .
ممنون نرگس عزیز و مهربونم ... ممنونم
محسن باقرلو
جمعه 20 آبانماه سال 1390 ساعت 01:57 ق.ظ
تیر در قلب من نشست ولی ، عشوه های کمان رسید به تو
خوش به حال کسی که مُرد ، اما ، آخر داستان رسید به تو
راهی هر قبیله ای که شدم ، رنگ چشمان تو عوض می شد
من زمین گیر بودم و دیدم ، آبی آسمان رسید به تو .
بهتر از خاک بود چشمانت ، آن قدر پاک بود چشمانت
صبح جا ماندی از اذان ، اما ، دم مغرب اذان رسید به تو
داغ آن شب که سیب دزدیدیم ، همچنان پشت دست من مانده
ترکه ی باغبان رسید به من ، خنده ی باغبان رسید به تو
لحظه ی آفرینش انگور ، قطره قطره شراب می بارید
دور اول تمام شد مستی ، آخرین استکان رسید به تو
از میان تمام جادو ها ، از میان تمام گیسو ها
از میان تمام ابرو ها ، بهترین ، بی گمان رسید به تو
مثل آتش شدی و دود شدم ، سوی زاینده رود ، رود شدم
من جهانم به نقش چشم تو بود ، حیف نقش جهان رسید به تو
نقش چشمان روشنت آخر ، نقشه های مرا به آب انداخت
من مسیرم به سمت تهران بود ، جاده ی اصفهان رسید به تو
مسیری را که با هلوهل أغاز کرده ای در مسیر میوه های استوایی به من خواهد رسید و آن دقیقن زمانی ست که مردی با موهای فرفری هوس ِ نا بجای موز می کند تا مدار استوا را بیمه ی حوادثی سبز کند از سونامی محتمل در حلقومش.
محبوبه ی عزیز قرار نشد مخاطبات رو اینجا انقدر چشم انتظار بذاریا.خدا بگم این کسی که میانش با دیگران فرق هست رو چکار کنه که تورو تسخیر کرده نمیذاره قلم بزنی.ای وحید باقرلو...
در برفی ترین روزهای مرداد در آفتابی ترین یلدای سال در ابری ترین کویر ...روی تکه تکه های دریا.. چونان ساحره ای.. چشم به راه تو...چشم به قامت تو... چشم به تو دوخته ام و منتظرم که بیایی...
سلام این چند خط ناقابلم تقدیم به حس خوبی که این پست داشت..گرچه خبرهای دور دست نیز سخاوتمندانه ابرهای دلمان را بارور شور و شوق کرده اند! امیدوارم همیشه عاشق باشید..همیشه ی همیشه.. تبریک بانوی مهربان و دوست داشتنی..
یه روزگاری آدم بودی واسه خودت..جواب میدادی..تحویل می گرفتی..حالا که دیگه معلوم نیست کجا باید پیدات کرد دختره...( به قول لیلا با حرکات انگشت) بابا ول کن این جناب باقرلو رو بیا یه خبری از خودت بده می ترسم دو روز دیگه بچه ات هم بره مدرسه به ما خبرندی... ایشک
محبوب عزیزم مدتها گذشته از زمانی که واسم کامنت میذاشتی و پیگیر نوشته هام بودی. منم کماکان از گودر میخونمت و اینجا نمیام خبرشو تو یکی از کامنتدونی های بچه ها دیدم.دختر مبارکه خیلی مبارکه میبوسمت
آناهیتا
سهشنبه 23 اسفندماه سال 1390 ساعت 12:06 ق.ظ
محبوب جان عاشقانه بودن لحظه هات درست...دوست داشتنی...عزیز و محترم و مستدام فقط جون هر کی دوس داری دو کلام بنویس والا بلا ما هم از شادی شما شاد میشیما...کیف می کنیم
محبوب مرسی که انقدر خوبی تو دختر راستش من خیلی گیج و گولم اما اینطور که از کامنت ها بر میاد و خبری که محسن نوشته بود تو هم دیریم دارام دیریم ریم ؟ آره ؟ مبارکه عزیزممممممممم چرا اینجا رو آپ نمیکنی دختر
گارسیا
چهارشنبه 24 اسفندماه سال 1390 ساعت 09:55 ب.ظ
قربونت برم محبوب جون این روزا خسته م خسته تر از پیش خیلی خوشحالم کردی تو این روزهای بد....
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سلام رفیق...
شاه کاری ست این سروده... شاه کار...
قربونت رفیق!
شما بگین شاهکاره که ما دیگه نمی تونیم رو زمین بند بشیم استاد! باید بریم آسمونُ اون هم طبقهء هفتم
در بیست و نهمین روز اولین ماه سومین فصل سال...
قلمت ستودنی بود اما هیچوقت فکرش را هم نمیکردم چنین بی همتا عاشقانه هایت را بسرایی محبوبه ترین گل دنیا
قربونت برم... ما که قلممون به پای قلم شما نمیرسه خانم سردبیر!
خوش به حالش که یکتاست و بی همتایی نصیبش شده..جدا خوش به حالش
فدای تو...
یکی از زیباترین عاشقانه نوشت ها رو خوندم
عالی بود
اگه واقعا اینطوریه... خوشحالم
قربونت آنای عزیزم
اوه اوه ترکوندی که ! عالییییییییی
قربونت برم من رعنای من!
کاش می شد این شعر رو دوبار گفت و به دو نفر که بایسته ی همند، تقدیم کرد ...
قربونت برم عزیزم...
بی تعارف و اغراق میگم
فوق العاده بود محبوب ...
ممنون داداش محسن جان!
جای حرف نداره... خیلی زیبا بود خیلی خیلی خیلی خیلی
بابا این همه تعریف می کنین، آدم میره رو هوا
خیلی قشنگ بود
از اون نابا بود
خیییییلی
قشنگ
بووود
یاحق...
قربونت برم آوا جون! راستی تو وبلاگ نداری؟ من نمی تونم پیدات کنم
تو انگار تنت میخاره ها!!!
اول ایرن
حالا هم یکتا.
لابد بعدش هم من!
تولدم اول فروردینه
ضمنن مدتی هم هست که وبلاگمو به روز نکردم.!!!!!
می گم چرا تو اینقدر یکی، نگو تولدت یک ِ یکه...
بعدش هم مطمئنی مسیری که با هلویی مثل ایرن و یکتا آغاز می شود، به تو ختم خواهد شد؟
سلام گلی خانوم . تعریف کردن من که وسط اینهمه تعاریف اساتید فن , به چشم نخواهد آمد . اما قلبت را بلدم تعریف کنم که مهربانی اش بی انتهاست . شادی بی انتهایش را هم برایت خواهانم نازنین .
تک تک ثانیه های زندگی ات سرشار عشق و شادمانی محبوبم .
ممنون نرگس عزیز و مهربونم ... ممنونم
تیر در قلب من نشست ولی ، عشوه های کمان رسید به تو
خوش به حال کسی که مُرد ، اما ، آخر داستان رسید به تو
راهی هر قبیله ای که شدم ، رنگ چشمان تو عوض می شد
من زمین گیر بودم و دیدم ، آبی آسمان رسید به تو .
بهتر از خاک بود چشمانت ، آن قدر پاک بود چشمانت
صبح جا ماندی از اذان ، اما ، دم مغرب اذان رسید به تو
داغ آن شب که سیب دزدیدیم ، همچنان پشت دست من مانده
ترکه ی باغبان رسید به من ، خنده ی باغبان رسید به تو
لحظه ی آفرینش انگور ، قطره قطره شراب می بارید
دور اول تمام شد مستی ، آخرین استکان رسید به تو
از میان تمام جادو ها ، از میان تمام گیسو ها
از میان تمام ابرو ها ، بهترین ، بی گمان رسید به تو
مثل آتش شدی و دود شدم ، سوی زاینده رود ، رود شدم
من جهانم به نقش چشم تو بود ، حیف نقش جهان رسید به تو
نقش چشمان روشنت آخر ، نقشه های مرا به آب انداخت
من مسیرم به سمت تهران بود ، جاده ی اصفهان رسید به تو
مسیری را که با هلوهل أغاز کرده ای
در مسیر میوه های استوایی
به من خواهد رسید
و آن دقیقن زمانی ست
که مردی با موهای فرفری
هوس ِ نا بجای موز می کند
تا مدار استوا را
بیمه ی حوادثی سبز کند
از سونامی محتمل
در حلقومش.
با هلوها آغاز کرده ای
اون غزل از وبلاگ
امیرعلی سلیمانی بود محبوب جان :
http://b19.blogfa.com
غزلاش محشرن ...
بله! من توی عمرم به کسی بله نگفتم ها! فکر نکنی گفتنش اسونه محبوب. اما خب اینجا با این نوشته فقط می تونم بگم بله!
محبوب عزیزم
این نامتعارف برام واقعا دوستداشتنی بود .
طرحت بی نظیره مثل خودت که جیگری
سلام رفیق خوب ام...
بدی نیست ایم. شکر خدا...
چه قشنگ بود این محبوب...
خیلی لطیف بود عزیز...
مث روح لطیف و قلب لطیف خودت...
این بی همتایی چقدر شبیه نبودنه...
تو هم واسه خودت بلایی ها دختر...
این شعرا کجابود دیگه؟؟؟
رو نکرده بودی
ها بخدا مویم موخاستم بگم بری چی؟مگه از چینگ دماغ فیل افتدن بعضیا که ایجورین؟ها بخدا...(به لهجه مشهدی بخون)
تو اینجا رو به من نشون نداده بودی تاحالا نامرررررررررررررررررررررررررد؟
اینقدر زیباست که زبان ِ دستانم بند آمده و نمیدانم چه بنویسم!
عزیزم جالب بود این عاشقانه. یه چیزای جالب دیگه هم هست که از تو شنیدم و لبخند به لبم میاره
محشر بود محبو ب جان
سلام محبوب نازنین.شنیدم که روزهای خوبی رو پشت سر میذاری.خوبی پشت خوبی برات آرزو میکنم دوست خوب خوب خوب
محبوبه ی عزیز
قرار نشد مخاطبات رو اینجا انقدر چشم انتظار بذاریا.خدا بگم این کسی که میانش با دیگران فرق هست رو چکار کنه که تورو تسخیر کرده نمیذاره قلم بزنی.ای وحید باقرلو...
در برفی ترین روزهای مرداد
در آفتابی ترین یلدای سال
در ابری ترین کویر ...روی تکه تکه های دریا..
چونان ساحره ای..
چشم به راه تو...چشم به قامت تو...
چشم به تو دوخته ام و منتظرم که بیایی...
سلام
این چند خط ناقابلم تقدیم به حس خوبی که این پست داشت..گرچه خبرهای دور دست نیز سخاوتمندانه ابرهای دلمان را بارور شور و شوق کرده اند!
امیدوارم همیشه عاشق باشید..همیشه ی همیشه..
تبریک بانوی مهربان و دوست داشتنی..
سلام محبوب عزیزم-
برات آرزوی خوشبختی میکنم- الهی همیشه عاشق باشید- با تن سالم و دل خوش-
می بوسمت
یه روزگاری آدم بودی واسه خودت..جواب میدادی..تحویل می گرفتی..حالا که دیگه معلوم نیست کجا باید پیدات کرد دختره...( به قول لیلا با حرکات انگشت) بابا ول کن این جناب باقرلو رو بیا یه خبری از خودت بده می ترسم دو روز دیگه بچه ات هم بره مدرسه به ما خبرندی... ایشک
محبوب عزیزم مدتها گذشته از زمانی که واسم کامنت میذاشتی و پیگیر نوشته هام بودی. منم کماکان از گودر میخونمت و اینجا نمیام
خبرشو تو یکی از کامنتدونی های بچه ها دیدم.دختر مبارکه
خیلی مبارکه
میبوسمت
بیا بنویس ببینم :| :دی :*
سلام آباجی!
خوبی؟
رسما نیستیا!
تقصیر داداش شماست دیگه جناب حمید خان
عزیزم خوشحالم که روزهای عاشقانه ی خوبی داری...
محبوب جان عاشقانه بودن لحظه هات درست...دوست داشتنی...عزیز و محترم و مستدام فقط جون هر کی دوس داری دو کلام بنویس والا بلا ما هم از شادی شما شاد میشیما...کیف می کنیم
محبوب مرسی که انقدر خوبی تو دختر
راستش من خیلی گیج و گولم اما اینطور که از کامنت ها بر میاد و خبری که محسن نوشته بود تو هم دیریم دارام دیریم ریم ؟ آره ؟
مبارکه عزیزممممممممم
چرا اینجا رو آپ نمیکنی دختر
قربونت برم محبوب جون
این روزا خسته م خسته تر از پیش
خیلی خوشحالم کردی تو این روزهای بد....